رود زرد سادات ( سادات میر سالاری )

رود زرد سادات ( سادات میر سالاری )

این وبلاگ جهت آشنایی کلیه برادران سادات میرسالاری و جهت اطلاع از محل زندگی یکدیگر میباشد

به طور کلي، موضوع علم انساب از تعيين نسب مردم و روش هاي بررسي و تحقيق آن سخن مي گويد و غرض آن، پيش گيري از خطا در تعيين نسب اشخاص است و چون علم انساب، مبناي شرعي، عرفي و اجتماعي بعضي از مسايل مهم مي باشد، لذا از پيامبر گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله و ائمه اطهار عليهم السلام روايات متعدد و سفارشات بسياري در مورد اهميت پرداختن به علم نسب شناسي وجود دارد. 

 

رسول گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله مي فرمايند: «تعلموا من انسابکم ما تصلون ارحامکم». پيامبر گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله در اين روايت به فراگيري نسب شناسي تأکيد مي فرمايند و آن را منشأ صله ارحام مي دانند. و هم چنين پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله در روايت ديگري نيز مي فرمايند: در اين روايت نيز پيامبر گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله بر لزوم فراگيري نسب شناسي سفارش مي فرمايند و صله رحم را مبتني بر يادگيري اين علم مي دانند و بيان مي فرمايند: «صله رحم مايه محبت در خاندان ها مي شود، ثروت انسان را فراوان مي کند و موجب طول عمر مي شود».

 

شيخ طوسي هم در کتاب «امالي» به اسناد خود از امام رضا عليه السلام از پدران معصوم خود از رسول گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله روايت نموده که آن حضرت فرمودند: «کل نسب و صهر منقطع يوم القيامة سترا من اللّه عليه الانسبي و سببي»؛ يعني تمام نسل ها تا دامنه قيامت قطع مي شوند، مگر نسل پربرکت ايشان تا روز قيامت ماندگار است؛ و لذا ما مي بينيم روزبه روز، نسل مبارک آن حضرات فراوان تر و مقصود خداوند از آيه: «انا اعطيناک الکوثر» آشکارتر مي شود.

 

در اهميت نسب شناسي، با مراجعه به سيره ائمه اطهار عليهم السلام مي بينيم، که حضرت علي عليه السلام پس از شهادت همسر گرامي شان، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها، در انتخاب همسر، به برادرشان عقيل، که از نسب شناسان زمان خود بوده، مي فرمايند: همسري براي من انتخاب کن که از خاندان هاي شريف و از شجاعان عرب باشند و عقيل پس از بررسي هاي لازم، بانوي مجلله و مکرمه، يعني حضرت ام البنين سلام اللّه عليها را پيشنهاد مي دهد و از همين خانم، فرزند بزرگواري مانند حضرت ابوالفضل العباس سلام اللّه عليه و برادران گراميشان به دنيا آمدند.

  از سوي ديگر، خداوند در آيه شريفه: قل لاأسألکم عليه اجرا الا المودة في القربي، به مؤدت اهل بيت پيامبر گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله سفارش نموده که مؤدت به اين خاندان، مستلزم شناخت آنها و شناخت اين خاندان نيز آشنايي با علم انساب را لازم دارد.

 سير تاريخي پيدايش و تطور علم انساب

 قبل از پيامبر گرامي اسلام صلي اللّه عليه وآله، نسب شناسي در ميان اعراب براي شناخت قبايل رايج بود، ولي در زمان صدر اسلام و پس از آن، با افزايش ذريه پيامبر صلي اللّه عليه وآله و اهميت ويژه اين خاندان، نسب شناسي خانواده پيامبر صلي اللّه عليه وآله از اهميت خاصي برخوردار شد.

 اولين کسي که در علم انساب سادات، کتاب نوشت، يحيي نسابه، فرزند حسن بن جعفر بن عبيداللّه اعرج ابن حسين اصغرابن امام زين العابدين عليه السلام بود که سلسله خاندان اهل بيت عليهم السلام از آغاز تا زمان خود را ثبت کرد.

 ذريه سادات حسني وحسینی                            

  ذريه سادات حسني از دو فرزند امام حسن مجتبي عليه السلام، يعني حسن بن حسن (حسن مثني) و زيد بن حسن هستند. حسن مثني، داماد حضرت امام حسين عليه السلام مي باشند که از همسرش (حضرت فاطمه بنت حسين) سه فرزند به نام هاي: عبداللّه محض، ابراهيم غمر و حسن مثلث داشته از اينها داراي نسل مي باشند و هم چنين از دو فرزند ديگرش به نام هاي داوود و جعفر نيز نسل دارد.

 زيدبن حسن، که فرزند دوم امام حسن مجتبي عليه السلام مي باشد. از طريق يکي از فرزندانش به نام حسن امير ادامه نسل يافت و نسل حسن امير نيز از طريق شش فرزندش به نام هاي: قاسم، علي، اسماعيل، ابراهيم، اسحاق و زيد تداوم يافت که از هر کدام از اين شش فرزند، نسل هاي فراوان به وجود آمده است.

 به موازات سادات حسني، سادات حسيني قرار دارند که به طور کامل از نسل حضرت امام زين العابدين عليه السلام مي باشند. امام زين العابدين عليه السلام شش فرزند به نام هاي: «زيد، عبداللّه باهر، عمراشرف، حسين اصغر، علي اصغر و محمدباقر» داشته که اکنون از اين شش فرزند بزرگوار، نسل هاي گسترش يافته اي وجود دارند.

  زيد شهيد، که از سه فرزندش به نام هاي: «حسين، عيسي و محمد» نسل هاي فراواني دارد؛ عبداللّه باهر برادر تني امام محمد باقر عليه السلام است؛ حسين اصغر که از دو فرزندنش به نام هاي «عبيداللّه اعرج و حسن»، نسل هاي بسيار فراواني دارد.نسل امام محمدباقر عليه السلام نيز کليه سادات «صادقي، موسوي، رضوي و نقوي» مي باشند.

 در مراحلي از تاريخ شاهديم که سادات بر ضد حکومت هاي وقت قيام مي کنند؛ براي مثال، در زمان منصور دوانقي عباسي، سادات حسني هم چون محمد نفس زکيه(فرزند عبداللّه محض) در مدينه و برادرش ابراهيم باخمرا در بصره قيام مي کنند که بعضي از اين قيام ها به شکست منجر مي شود و در نتيجه، رهبران اين قيام به سرزمين هاي ديگر رفته و در آن سرزمين ها سلسله اي را تشکيل مي دهند. 

 مثلا ادريس بن عبداللّه محض، پس از شکست قيام حسين شهيد فخ به مغرب مي رود و در آن جا سلسله حکومت ادراسه را تشکيل مي دهد و نسل فراواني در آن سرزمين از همين ادريس به وجود مي آيد و برادر ديگرش، يحيي به ديلم و طبرستان مي رود و در شمال ايران ذريه سادات را مستقر مي سازد که امروزه نسل فراواني از سادات، در آن سرزمين مي باشد.

 در اوايل غيبت صغري، طبق توافقاتي که ميان حکام وقت و بزرگان سادات شد، امتيازي به سادات داده شد که به تأسيس دارالنقابه ها انجاميد. در اين دارالنقابه ها، نقيب النقابي از طرف حکومت مرکزي تعين مي شد که او براي هر شهر نقيبي مشخص مي کرد.

 در اين دارالنقابه ها، پرونده هاي خاصي براي سادات با عنوان «جريده» ثبت مي شد. اين دارانقابه ها که تا اواسط دوره حکومت صفويه وجود داشت، بهترين جا براي حفظ انساب سادات بود، اما متأسفانه اين دارالنقابه ها از اواسط دوران صفويه برچيده شد و خلل بزرگي در انساب سادات به وجود آمد و پس از آن، مرکز خاصي براي ضبط و حفظ نسل سادات و کيان آنها وجود نداشت، هر چند اين دارالنقابه ها در برخي از کشورهاي اسلامي وجود دارد.

  علماي بزرگ نسب شناسي در هر زماني براي حفظ سلسله سادات از گزند حوادث، اقدام به تأليف کتب انساب نمودند که هم اکنون مقداري از اين کتاب ها در دسترس مي باشند.

 

 علمای نسب شناسی

 علما در طول تاريخ با تلاش خستگي ناپذيري که انجام داده اند، باني اقدامات مهمي براي سادات شده اند و با زحمات فراواني که کشيده اند، اين علم را در طول تاريخ از صدر اسلام تاکنون بازسازي کرده و از آن پاسداري نموده اند و کتاب هاي فراواني هم در اين زمينه تأليف کرده و با تشکيل مراکزي درصدد حفظ سلسله نسب سادات برآمده اند.

  مرحوم آيةاللّه العظمي مرعشي نجفي قدس سره مقام ويژه اي در اين زمينه داشتند؛ ايشان اين علم را بازسازي و احيا نمودند، کتاب هاي خطي فراوان و ارزش مندي در اين باره از کشورهاي مختلف جهان جمع آوري و براي استفاده همگان، اکثر آنها را چاپ و منتشر کردند. ايشان همين طور کتاب هاي ارزش مندي مانند «مشجرات ال الرسول» را با قلم خودشان نوشتند و تعليقات فراواني هم بر کتاب «عمدةالطالب» زده اند، که اکنون در پنج جلد آماده چاپ مي باشد و در واقع با جمع آوري مهم ترين مصادر و منابع نسب شناسي که حدود چهل جلد آن فعلا به چاپ رسيده، حياتي دوباره به اين علم بخشيدند.

 

ارتباط علم نسب شناسي  با علم فقه

 فقه اسلامي براي سادات، احکام ويژه اي دارد؛ براي مثال، در فقه داريم که صدقات واجب (مانند زکات فطره) غير سيدها بر سادات حرام است و لذا حضرت زينب سلام اللّه عليها در هنگام ورود به شهر کوفه، وقتي ديدند که خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام، مورد ترحم کوفيان قرار گرفته اند و کوفيان به کودکان آنها خرما و... مي دهند، آن چيزها را از دست آنها گرفتند و به کوفيان برگرداندند و فرمودند: «الصدقة علينا محرمة».

 در مسئله عادت زنانه نيز که فقهاي عظام فرموده اند: زن قرشيه (يعني سيده) تا شصت سال عادت ماهانه حساب مي کند، ولي زن غيرقريشه (يعني غيرسيده) تا پنجاه سال عادت ماهانه حساب مي کند، شناختن سادات و جايگاه علم نسب شناسي آشکار مي گردد؛ هر چند اين دو مسئله مورد اختلاف فقها بوده و جاي بحث دارد.

 هم چنين در مسئله سيادت از طرف مادر هم که بين سيدمرتضي و ساير فقها اختلاف است، مشهور فقها گفته اند: سيد بر کسي اطلاق مي شود که از طرف پدر به يکي از ائمه معصومين عليهم السلام منتهي گردد، ولي کسي که فقط از طرف مادر به يکي از ائمه معصومين عليهم السلام برسد، سيد معنوي است و احکام فقهي سيادت بر او اجرا نمي شود.

 نسب شناسي و جايگاه اجتماعي سادات          

 از آنجا که سادات از زمان پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله و ائمه اطهار عليهم السلام، طبق دستورات ايشان از جايگاه ويژه اي برخوردار بودند، ضرورت داشت که در جامعه هم از ديگران تشخيص داده شوند و اين موارد نيازمند علم نسب شناسي بود. البته ضرورت تمييز سادات در جامعه، سابقه تاريخي دارد که به چند نمونه آن اشاره مي شود:

1 - پوشيدن عمامه سياه براي عالمان سيد و پوشيدن شال سبز براي عوامان آنها؛ چنان چه در روايات داريم که پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله در روز عيدغدير، عمامه سياه بر سر مبارک حضرت علي عليه السلام گذاشته اند و هم چنين در روايات آمده است: هنگامي که پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله حضرت علي عليه السلام را به غزوات و جنگ ها مي فرستادند، عمامه سياه بر سر مبارک آن حضرت مي گذاشتند.

2- وجوب احترام به سادات و اکرام آنها که اکرام و تعظيم سادات، در واقع اکرام و تعظيم پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله و خاندان عصمت عليهم السلام است.

3- قيام (بلندشدن) براي سادات در مجالس، چنان چه از پيامبر صلي اللّه عليه وآله روايت شده: «لايقوم احد لاحد الا للحسن و الحسين و ذريتها.»

4- برگزاري مراسم عيدغدير، که کليه طبقات و اقشار مردم در چنين روزي به خانه سادات مي روند و نسبت به سادات، ابراز محبت و خرسندي مي کنند. نسبت به جايگاه اجتماعي سادات، موارد فراواني وجود دارد، که به همين چند مورد بسنده مي کنم.

 اصطلاحات نسب شناسی

 هر علمي داراي اصطلاحات خاص خود است، علماي نسب شناسي هم اصطلاحات خاصي را در اين علم به کار برده اند، که به چند نمونه آن اشاره مي شود:

1- صحيح النسب؛ به سلسله نسبي مي گويند که به شهادت شهود و بينه شرعيه، شبهه اي در اتصالشان به يکي از ائمه اطهار عليهم السلام وجود ندارد.

2- مقبول النسب؛ به گروهي گفته مي شود که نسب شان براي بعضي از نسابه ها، بر اساس قرائن و شواهدي مقبول واقع شده است، ولي ممکن است براي ديگر نسب شناسان مورد قبول نباشد.

3- مردودالنسب؛ به گروهي اطلاق مي شود که نسب آنها طبق قواعد و ضوابط علم نسب شناسي، مردود مي باشد.

4- مشهورالنسب؛ به گروهي گفته مي شود که نسب آنها با ضوابط علم انساب، سازگاري ندارد، اما سيادت آنها طبق شهرتي که دارند صحيح است.

5- في صح؛ اين اصطلاح را در جايي استفاده مي کنند که نسب شخص، مجمل و مبهم باشد؛ يعني هم احتمال دارد نسل داشته باشد و هم احتمال دارد نسل نداشته باشد.

6-اعقب؛ اين اصطلاح در جايي ذکر مي شود که طرف داراي عقب و نسل باشد.

7- في نسب القطع؛ يعني طرف داراي نسل بوده، اما به مرور زمان، نسل وي منقطع گرديده است. گفتني است، علماي نسب شناس، رساله هايي در اصطلاحات اين علم نوشته اند که بعضي از آنها به چاپ رسيده و در دسترس مي باشند.

 

شيوه هايي کار نسب شناسان 

از زماني که نسب شناسي پا گرفت، نسب شناسان به روش هاي مختلفي عمل مي کردند؛ بعضي نسابه ها با سفر به اماکن مختلف و برخورد با خاندان سادات، در صدد جمع آوري انساب آنها مي شدند، بعضي هم در محدوده جغرافيايي خودشان به جمع آوري و مطالعه انساب قناعت مي کردند، بعضي ها نيز با استفاده از آثار ديگران، به تدوين علم الانساب مي پرداختند، بعضي ديگر از نسب شناسان هم با تأسيس مرکزي، هم چون دارالنقابه به جمع آوري و تدوين انساب سادات مي پرداختند و بعضي ها با استفاده از منابع حديثي، رجالي، تاريخ و تراجم، انساب سادات را استخراج و تدوين مي نمودند و هر نسابه، شيوه خاصي را ابداع مي نموده و بدان عمل مي کرده است.

  در هر کشوري هم طبق شيوه خودشان عمل مي کردند و روشي که در بعضي بلاد عمل مي شد، با شيوه هاي ديگر تفاوت داشت و اين اختلاف در روش ها باعث شده که قالب ريزي يک شيوه همگاني لزوم پیدا کند. براي همين نيز در مجموعه اي به نام «الموسوعةالنسبيه»، سعي شده نظر نهايي هر نسب شناس را مدنظر قرار داده شود و همه آنها را در يک جا گردآوري گردد، تا مجموعه اين روش ها براي همه نسب شناسان قابل استفاده شود.

به چه کساني امامزاده مي گويند؟

 در لغت، به فرزندان بلافصل ائمه معصومين عليهم السلام اطلاق مي شود و در اصطلاح و عرف، به هر سيدي که از نسل يکي از ائمه اطهار عليهم السلام باشد اطلاق مي گردد، اما مجاز نيستيم هر سيدي که از دنيا رفت، قبرش را به عنوان امامزاده قرار دهيم، بلکه آن دسته از سادات را مي توانيم امامزاده بدانيم که در زمان حياتشان، از جايگاه اجتماعي، اخلاقي و معنوي والايي برخوردار بودند.

 ما مي بينيم بعضي از امامزادگان، مورد عنايت بسيار خاص اهل بيت عليهم السلام قرار داشته اند؛ مثلا حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه عليها، فرزند بلافصل حضرت امام موسي کاظم عليه السلام يکي از اينها مي باشد که برادر گرامي شان، حضرت امام رضا عليه السلام در مورد ايشان مي فرمايند: هر کسي که «عارفا بحقها»، مقبره او را زيارت کند، بهشت بر او واجب مي شود.

 حضرت امام هادي عليه السلام در مورد حضرت عبدالعظيم حسني که با چند فاصله به حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام مي رسد مي فرمايند: «هر کس قبر او را زيارت کند، مانند آن است که به زيارت امام حسين عليه السلام رفته است». امامزاده هايي در ايران و ديگر کشورها وجود دارند که از اعتبار شاياني برخوردار مي باشند. مانند امامزاده احمد بن موسي الکاظم عليه السلام (معروف به شاه چراغ) در شيراز، امامزاده علي بن محمدباقر عليه السلام در اردهال کاشان و ديگر امامزاده هايي که قدمت تاريخي دارند و ساليان سال، مرکزي براي برگزاري مراسم ديني و توسلات معنوي مردم بوده اند، مورد تأييد هستند، هر چند شجره نامه معتبري نداشته باشند.

 متأسفانه قريب به نوددرصد امامزادگان، در عين آن که مورد تأييد و احترام مي باشند، به علل گوناگون فاقد شجره نامه اند و تهيه شجرنامه براي آنها غيرممکن مي باشد. رخداد تأسف بار ديگري که در همين اواخر به وجود آمده، اين است که اشخاص غيروارد، با همکاري بعضي از مراکز، اقدام به تهيه شجره نامه هاي جعلي و غيرواقعي براي اين امامزادگان نموده اند که به هيچ عنوان مورد تأييد نمي باشند و به صورت ناآگاهانه، سبب بسياري از مشکلات و زير سؤال رفتن اصل اين امامزاده ها مي شوند.  

 

 

 روش هاي احراز سيادت

 چنان چه پيش از اين عرض کردم، در اصطلاح شرع و ضوابط علم انساب، سيد به کسي مي گويند که از طرف پدر به يکي از ائمه معصومين عليهم السلام برسد. براي احراز اين سيادت، سه راه شرعي و معتبر داريم که اين گونه اند:

1-اشتهار صدها ساله ی يک خاندان به سيادت، به گونه اي که همه اهل محل، اين خاندان را از ديرزمان به سيادت بشناسند و به سيادتشان اعتراف کنند.

2- شهادت دو عادل آگاه، که در اصطلاح آن را بينه شرعي مي گويند؛ يعني چنان چه دو نفر عادل، مورد اعتماد و آگاه به مسايل نسب شناسي به سيادت کسي شهادت دهند، شرعا مورد قبول است.

3- وجود اسناد و مدارک بسيار معتبر در خاندان، که بر سيادت اين خاندان دلالت کنند و اين اسناد عبارت اند از: الف: شجره نامه معتبر که به تأييد علماي نسب شناس رسيده باشد. ب: اسناد سيادت که در قديم سراغ بزرگ محل، کدخداي محل و آقاي محل مي رفتند و آن شخص هم از روي شناختي که با اين خاندان داشت، سندي مبني بر سيادت اين خاندان مي نوشت و به آنها مي داد. ج: وجود وقف نامه ها و امثال اين گونه اسناد معتبر، که سيادت اين خاندان در آنها قيد شده باشد. بنابراين، با اين سه شيوه، سيادت يک خاندان ثابت مي شود و هيچ راه ديگري، براي اثبات سيادت، شرعيت ندارد.

برخي  منابع نسب شناسي

 منابع اساسي هر علمي، مهم ترين منبع شناخت آن علم اند و در علم انساب هم منابع مهمي داريم که اصول اين علم را معرفي مي کنندو نيز شجره نامه هاي عرضه شده را بر اساس همين منابع ارزش گذاري مي کنند.

     

 از کتاب هايي که در اين زمينه بسيار مورد توجه هستند و از جامعيت بالايي برخوردارند، يکي کتاب «عمدةالطالب»تأليف علامه نسابه ابن عنبه داوودي است. ديگري کتاب«الفخري» تأليف قاضي ازورقاني، «الشجرةالمبارکه»تأليف فخررازي، «لباب الانساب» تأليف بيهقي،«الاصيلي» تأليف ابن طقطقي، «سراج الانساب»تأليف ابن کياگيلاني و ده ها کتاب ديگر که تحقيق و نشر يافته اند. البته منابع ديگري، هم چون کتاب «المجدي» و«تهذيب الانساب» عبيدلي و غيره چاپ و منتشر شده اند که مجموع اين آثار در حدود چهل عنوان مي شوند و براي اولين بار توسط کتابخانه مرحوم آيةالله العظمي مرعشي نجفي قدس سره چاپ و منتشر شده اند. مجموع اين کتاب ها  در قالبي نو و در مجموعه اي به نام «الموسوعةالنسبيه» گردآوري شده، که چند جلدي از آن نيز به چاپ رسيده است.

  اين مجموعه از چند بخش تشکيل شده که بخش اول آن با عنوان «المعقبون من آل ابي طالب» در سه جلد به چاپ رسيده است. جلد اول (از بخش اول) در مورد امام حسن عليه السلام است و جلد دوم و سوم هم در مورد نسل امام حسين عليه السلام مي باشند. بخش دوم اين مجموعه، «المحدثون من آل ابي طالب» است که اين بخش نيز در سه جلد تأليف شده و به چاپ رسيده است و در آن، نسب هر محدث سيدي از زمان ائمه اطهار عليهم السلام تا به امروز، با مجموع احاديث آنها گردآوري شده است.

  از بخش هايي ديگر اين مجموعه، که هنوز به چاپ نرسيده اند، يکي «الادباء من آل ابي طالب» است، که به معرفي اديبان سادات و نمونه اشعار آنها در طول تاريخ مي پردازد. ديگري «الامراء و الحکام من آل ابي طالب» است، که به بررسي نسب ساداتي مي پردازد که از حکام و امراي مملکت بوده اند. ديگري «الاعيان من آل ابي طالب» است، که به معرفي عالمان نسب شناس از سادات مي پردازد. ديگري «النقباء من آل ابي طالب» است، که به معرفي نقيب هايي از سادات مي پردازد. ديگري «المزارات و المشاهد من آل ابي طالب» است، که اماکن و مقابر شخصيت هاي سادات را معرفي مي کند. ديگري «الثائرون من آل ابي طالب» است، که به معرفي قيام کنندگان از سادات در طول تاريخ مي پردازد و بخش هاي ديگر نيز در اين مجموعه «موسوعةالنسبيه» هستند، که در حدود چهل مجلد، آماده چاپ و نشر مي باشند. البته کتاب ديگري با عنوان «الکواکب المشرقة» در سه جلد چاپ و منتشر شده، که در مقام نسب شناسي نيست و تنها به تاريخ سادات و شرح حال آنها مي پردازد.

 

 

 

[ سه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۲ ] [ 18:49 ] [ مرتضی نیکزاد ] [ نظر بدهید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: سید حسینعلی علیزاده (میرسالاری) ׀ تاریخ: دو شنبه 11 / 7 / 1398برچسب:رودزرد , هفتکل , میرسالار , دهدشت , رامهرمز , اهواز , باغملک , ایذه , قم , بردخیمه , پگین , ابولفارس , , ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , roudzard.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com