رود زرد سادات ( سادات میر سالاری )

رود زرد سادات ( سادات میر سالاری )

این وبلاگ جهت آشنایی کلیه برادران سادات میرسالاری و جهت اطلاع از محل زندگی یکدیگر میباشد

افق حوزه - 13 آبان 1388 - شماره 246 - در گفت وگو با مسئول پژوهشکده انساب بررسی شد:علم انساب در گذر تاریخ


کلمات کلیدی ماشینی : سادات، نسب، صلی الله علیه وآله، صلی الله علیه وآله و، علم نسب، امام، نسب سادات، پیامبر گرامی اسلام،

حجةالاسلام والمسلمین سیدمهدی رجایی، مسئول پژوهشکده انساب سادات در مصاحبه با افق حوزه، ضمن تعریف علم انساب به تبیین و تشریح برنامه ها و فعالیت های این پژوهشکده پرداخت. متن این گفت وگو در ذیل تقدیم خوانندگان ارجمند می گردد.

ضمن تعریف علم انساب، پیرامون جایگاه نسب شناسی سادات در سیره و روایات حضرات معصومین علیهم السلام توضیح دهید؟

به طور کلی، موضوع علم انساب از تعیین نسب مردم و روش های بررسی و تحقیق آن سخن می گوید و غرض آن، پیش گیری از خطا در تعیین نسب اشخاص است و چون علم انساب، مبنای شرعی، عرفی و اجتماعی بعضی از مسایل مهم می باشد، لذا از پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام روایات متعدد و سفارشات بسیاری در مورد اهمیت پرداختن به علم نسب شناسی وجود دارد که من به چند روایت اشاره می کنم؛ رسول گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله می فرمایند: «تعلموا من انسابکم ما تصلون ارحامکم». پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله در این روایت به فراگیری نسب شناسی تأکید می فرمایند و آن را منشأ صله ارحام می دانند. و هم چنین پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله در روایت دیگری نیز می فرمایند: در این روایت نیز پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله بر لزوم فراگیری نسب شناسی سفارش می فرمایند و صله رحم را مبتنی بر یادگیری این علم می دانند و بیان می فرمایند: «صله رحم مایه محبت در خاندان ها می شود، ثروت انسان را فراوان می کند و موجب طول عمر می شود». شیخ طوسی هم در کتاب «امالی» به اسناد خود از امام رضا علیه السلام از پدران معصوم خود از رسول گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله روایت نموده که آن حضرت فرمودند: «کل نسب و صهر منقطع یوم القیامة سترا من اللّه علیه الانسبی و سببی»؛ یعنی تمام نسل ها تا دامنه قیامت قطع می شوند، مگر نسل پربرکت ایشان تا روز قیامت ماندگار است؛ و لذا ما می بینیم روزبه روز، نسل مبارک آن حضرات فراوان تر و مقصود خداوند از آیه: «انا اعطیناک الکوثر» آشکارتر می شود. در اهمیت نسب شناسی، با مراجعه به سیره ائمه اطهار علیهم السلام می بینیم، که حضرت علی علیه السلام پس از شهادت همسر گرامی شان، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها، در انتخاب همسر، به برادرشان عقیل، که از نسب شناسان زمان خود بوده، می فرمایند: همسری برای من انتخاب کن که از خاندان های شریف و از شجاعان عرب باشند و عقیل پس از بررسی های لازم، بانوی مجلله و مکرمه، یعنی حضرت ام البنین سلام اللّه علیها را پیشنهاد می دهد و از همین خانم، فرزند بزرگواری مانند حضرت ابوالفضل العباس سلام اللّه علیه و برادران گرامیشان به دنیا آمدند. از سوی دیگر، خداوند در آیه شریفه: قل لاأسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی، به مؤدت اهل بیت پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله سفارش نموده که مؤدت به این خاندان، مستلزم شناخت آنها و شناخت این خاندان نیز آشنایی با علم انساب را لازم دارد.

سیر تاریخی پیدایش و تطور علم انساب از صدر اسلام تاکنون را بیان بفرمایید.

قبل از پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله، نسب شناسی در میان اعراب برای شناخت قبایل رایج بود، ولی در زمان صدر اسلام و پس از آن، با افزایش ذریه پیامبر صلی اللّه علیه وآله و اهمیت ویژه این خاندان، نسب شناسی خانواده پیامبر صلی اللّه علیه وآله از اهمیت خاصی برخوردار شد. اولین کسی که در علم انساب سادات، کتاب نوشت، یحیی نسابه، فرزند حسن بن جعفر بن عبیداللّه اعرج ابن حسین اصغرابن امام زین العابدین علیه السلام بود که سلسله خاندان اهل بیت علیهم السلام از آغاز تا زمان خود را ثبت کرد.

ذریه سادات حسنی، از نوادگان کدام امام بزرگوار می باشند؟

ذریه سادات حسنی از دو فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام، یعنی حسن بن حسن )حسن مثنی( و زید بن حسن هستند. حسن مثنی، داماد حضرت امام حسین علیه السلام می باشند که از همسرش )حضرت فاطمه بنت حسین( سه فرزند به نام های: عبداللّه محض، ابراهیم غمر و حسن مثلث داشته از اینها دارای نسل می باشند و هم چنین از دو فرزند دیگرش به نام های داوود و جعفر نیز نسل دارد. زیدبن حسن، که فرزند دوم امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد. از طریق یکی از فرزندانش به نام حسن امیر ادامه نسل یافت و نسل حسن امیر نیز از طریق شش فرزندش به نام های: قاسم، علی، اسماعیل، ابراهیم، اسحاق و زید تداوم یافت که از هر کدام از این شش فرزند، نسل های فراوان به وجود آمده است. به موازات سادات حسنی، سادات حسینی قرار دارند که به طور کامل از نسل حضرت امام زین العابدین علیه السلام می باشند. امام زین العابدین علیه السلام شش فرزند به نام های: «زید، عبداللّه باهر، عمراشرف، حسین اصغر، علی اصغر و محمدباقر» داشته که اکنون از این شش فرزند بزرگوار، نسل های گسترش یافته ای وجود دارند؛ زید شهید، که از سه فرزندش به نام های: «حسین، عیسی و محمد» نسل های فراوانی دارد؛ عبداللّه باهر برادر تنی امام محمد باقر علیه السلام است؛ حسین اصغر که از دو فرزندنش به نام های «عبیداللّه اعرج و حسن»، نسل های بسیار فراوانی دارد. نسل امام محمدباقر علیه السلام نیز کلیه سادات «صادقی، موسوی، رضوی و نقوی» می باشند. در مراحلی از تاریخ شاهدیم که سادات بر ضد حکومت های وقت قیام می کنند؛ برای مثال، در زمان منصور دوانقی عباسی، سادات حسنی هم چون محمد نفس زکیه )فرزند عبداللّه محض( در مدینه و برادرش ابراهیم باخمرا در بصره قیام می کنند که بعضی از این قیام ها به شکست منجر می شود و در نتیجه، رهبران این قیام به سرزمین های دیگر رفته و در آن سرزمین ها سلسله ای را تشکیل می دهند؛ مثلا ادریس بن عبداللّه محض، پس از شکست قیام حسین شهید فخ به مغرب می رود و در آن جا سلسله حکومت ادراسه را تشکیل می دهد و نسل فراوانی در آن سرزمین از همین ادریس به وجود می آید و برادر دیگرش، یحیی به دیلم و طبرستان می رود و در شمال ایران ذریه سادات را مستقر می سازد که امروزه نسل فراوانی از سادات، در آن سرزمین می باشد. در اوایل غیبت صغری، طبق توافقاتی که میان حکام وقت و بزرگان سادات شد، امتیازی به سادات داده شد که به تأسیس دارالنقابه ها انجامید. در این دارالنقابه ها، نقیب النقابی از طرف حکومت مرکزی تعین می شد که او برای هر شهر نقیبی مشخص می کرد. در این دارالنقابه ها، پرونده های خاصی برای سادات با عنوان «جریده» ثبت می شد. این دارانقابه ها که تا اواسط دوره حکومت صفویه وجود داشت، بهترین جا برای حفظ انساب سادات بود، اما متأسفانه این دارالنقابه ها از اواسط دوران صفویه برچیده شد و خلل بزرگی در انساب سادات به وجود آمد و پس از آن، مرکز خاصی برای ضبط و حفظ نسل سادات و کیان آنها وجود نداشت، هر چند این دارالنقابه ها در برخی از کشورهای اسلامی وجود دارد. علمای بزرگ نسب شناسی در هر زمانی برای حفظ سلسله سادات از گزند حوادث، اقدام به تألیف کتب انساب نمودند که هم اکنون مقداری از این کتاب ها در دسترس می باشند.

پیرامون خدمات نسابه های معروف هم چون آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی قدس سره در بازسازی و احیای این دانش هم توضیحاتی را بیان کنید.

علما در طول تاریخ با تلاش خستگی ناپذیری که انجام داده اند، بانی اقدامات مهمی برای سادات شده اند و با زحمات فراوانی که کشیده اند، این علم را در طول تاریخ از صدر اسلام تاکنون بازسازی کرده و از آن پاسداری نموده اند و کتاب های فراوانی هم در این زمینه تألیف کرده و با تشکیل مراکزی درصدد حفظ سلسله نسب سادات برآمده اند، و اگر اکنون می بینید که اکثر سادات، شرح حال کاملی از نسب خود دارند، مدیون همین تلاش های علماست. مرحوم آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی قدس سره هم، که سال ها در خدمت ایشان بودم، مقام ویژه ای در این زمینه داشتند؛ ایشان این علم را بازسازی و احیا نمودند، کتاب های خطی فراوان و ارزش مندی در این باره از کشورهای مختلف جهان جمع آوری و برای استفاده همگان، اکثر آنها را چاپ و منتشر کردند. ایشان همین طور کتاب های ارزش مندی مانند «مشجرات ال الرسول» را با قلم خودشان نوشتند و تعلیقات فراوانی هم بر کتاب «عمدةالطالب» زده اند، که اکنون در پنج جلد آماده چاپ می باشد و در واقع با جمع آوری مهم ترین مصادر و منابع نسب شناسی که حدود چهل جلد آن فعلا به چاپ رسیده، حیاتی دوباره به این علم بخشیدند.

علم نسب شناسی چه ارتباطی با علم فقه دارد؟

فقه اسلامی برای سادات، احکام ویژه ای دارد؛ برای مثال، در فقه داریم که صدقات واجب )مانند زکات فطره( غیر سیدها بر سادات حرام است و لذا حضرت زینب سلام اللّه علیها در هنگام ورود به شهر کوفه، وقتی دیدند که خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام، مورد ترحم کوفیان قرار گرفته اند و کوفیان به کودکان آنها خرما و... می دهند، آن چیزها را از دست آنها گرفتند و به کوفیان برگرداندند و فرمودند: «الصدقة علینا محرمة». در مسئله عادت زنانه نیز که فقهای عظام فرموده اند: زن قرشیه )یعنی سیده( تا شصت سال عادت ماهانه حساب می کند، ولی زن غیرقریشه )یعنی غیرسیده( تا پنجاه سال عادت ماهانه حساب می کند، شناختن سادات و جایگاه علم نسب شناسی آشکار می گردد؛ هر چند این دو مسئله مورد اختلاف فقها بوده و جای بحث دارد. هم چنین در مسئله سیادت از طرف مادر هم که بین سیدمرتضی و سایر فقها اختلاف است، مشهور فقها گفته اند: سید بر کسی اطلاق می شود که از طرف پدر به یکی از ائمه معصومین علیهم السلام منتهی گردد، ولی کسی که فقط از طرف مادر به یکی از ائمه معصومین علیهم السلام برسد، سید معنوی است و احکام فقهی سیادت بر او اجرا نمی شود.

نسب شناسی چه رابطه ای با بازشناسی و بازیابی جایگاه اجتماعی سادات دارد؟

از آنجا که سادات از زمان پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام، طبق دستورات ایشان از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند، ضرورت داشت که در جامعه هم از دیگران تشخیص داده شوند و این موارد نیازمند علم نسب شناسی بود. البته ضرورت تمییز سادات در جامعه، سابقه تاریخی دارد که به چند نمونه آن اشاره می کنم:

1 پوشیدن عمامه سیاه برای عالمان سید و پوشیدن شال سبز برای عوامان آنها؛ چنان چه در روایات داریم که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله در روز عیدغدیر، عمامه سیاه بر سر مبارک حضرت علی علیه السلام گذاشته اند و هم چنین در روایات آمده است: هنگامی که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله حضرت علی علیه السلام را به غزوات و جنگ ها می فرستادند، عمامه سیاه بر سر مبارک آن حضرت می گذاشتند.

2 وجوب احترام به سادات و اکرام آنها که اکرام و تعظیم سادات، در واقع اکرام و تعظیم پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله و خاندان عصمت علیهم السلام است.

3 قیام )بلندشدن( برای سادات در مجالس، چنان چه از پیامبر صلی اللّه علیه وآله روایت شده: «لایقوم احد لاحد الا للحسن و الحسین و ذریتها.»

4 برگزاری مراسم عیدغدیر، که کلیه طبقات و اقشار مردم در چنین روزی به خانه سادات می روند و نسبت به سادات، ابراز محبت و خرسندی می کنند. نسبت به جایگاه اجتماعی سادات، موارد فراوانی وجود دارد، که به همین چند مورد بسنده می کنم.

نسب شناسان در مواجهه با انواع گوناگون اسناد دال بر سیادت سادات، از چه اصطلاحات خاصی استفاده می کنند؟

هر علمی دارای اصطلاحات خاص خود است، علمای نسب شناسی هم اصطلاحات خاصی را در این علم به کار برده اند، که به چند نمونه آن اشاره می کنم:

1 صحیح النسب؛ به سلسله نسبی می گویند که به شهادت شهود و بینه شرعیه، شبهه ای در اتصالشان به یکی از ائمه اطهار علیهم السلام وجود ندارد.

2 مقبول النسب؛ به گروهی گفته می شود که نسب شان برای بعضی از نسابه ها، بر اساس قرائن و شواهدی مقبول واقع شده است، ولی ممکن است برای دیگر نسب شناسان مورد قبول نباشد.

3 مردودالنسب؛ به گروهی اطلاق می شود که نسب آنها طبق قواعد و ضوابط علم نسب شناسی، مردود می باشد.

4 مشهورالنسب؛ به گروهی گفته می شود که نسب آنها با ضوابط علم انساب، سازگاری ندارد، اما سیادت آنها طبق شهرتی که دارند صحیح است.

5 فی صح؛ این اصطلاح را در جایی استفاده می کنند که نسب شخص، مجمل و مبهم باشد؛ یعنی هم احتمال دارد نسل داشته باشد و هم احتمال دارد نسل نداشته باشد.

6 اعقب؛ این اصطلاح در جایی ذکر می شود که طرف دارای عقب و نسل باشد.

7 فی نسب القطع؛ یعنی طرف دارای نسل بوده، اما به مرور زمان، نسل وی منقطع گردیده است. گفتنی است، علمای نسب شناس، رساله هایی در اصطلاحات این علم نوشته اند که بعضی از آنها به چاپ رسیده و در دسترس می باشند.

نسب شناسان با چه شیوه هایی کار می کنند؟

از زمانی که نسب شناسی پا گرفت، نسب شناسان به روش های مختلفی عمل می کردند؛ بعضی نسابه ها با سفر به اماکن مختلف و برخورد با خاندان سادات، در صدد جمع آوری انساب آنها می شدند، بعضی هم در محدوده جغرافیایی خودشان به جمع آوری و مطالعه انساب قناعت می کردند، بعضی ها نیز با استفاده از آثار دیگران، به تدوین علم الانساب می پرداختند، بعضی دیگر از نسب شناسان هم با تأسیس مرکزی، هم چون دارالنقابه به جمع آوری و تدوین انساب سادات می پرداختند و بعضی ها با استفاده از منابع حدیثی، رجالی، تاریخ و تراجم، انساب سادات را استخراج و تدوین می نمودند و هر نسابه، شیوه خاصی را ابداع می نموده و بدان عمل می کرده است. در هر کشوری هم طبق شیوه خودشان عمل می کردند و روشی که در بعضی بلاد عمل می شد، با شیوه های دیگر تفاوت داشت و این اختلاف در روش ها باعث شده که ما به قالب ریزی یک شیوه همگانی دست بزنیم. برای همین نیز در مجموعه ای به نام «الموسوعةالنسبیه»، سعی کردیم نظر نهایی هر نسب شناس را مدنظر قرار دهیم و همه آنها را در یک جا گردآوری کنیم، تا مجموعه این روش ها برای همه نسب شناسان قابل استفاده شود.

در اصطلاح به چه کسانی امامزاده می گویند؟

در لغت، به فرزندان بلافصل ائمه معصومین علیهم السلام اطلاق می شود و در اصطلاح و عرف، به هر سیدی که از نسل یکی از ائمه اطهار علیهم السلام باشد اطلاق می گردد، اما مجاز نیستیم هر سیدی که از دنیا رفت، قبرش را به عنوان امامزاده قرار دهیم، بلکه آن دسته از سادات را می توانیم امامزاده بدانیم که در زمان حیاتشان، از جایگاه اجتماعی، اخلاقی و معنوی والایی برخوردار بودند. ما می بینیم بعضی از امامزادگان، مورد عنایت بسیار خاص اهل بیت علیهم السلام قرار داشته اند؛ مثلا حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها، فرزند بلافصل حضرت امام موسی کاظم علیه السلام یکی از اینها می باشد که برادر گرامی شان، حضرت امام رضا علیه السلام در مورد ایشان می فرمایند: هر کسی که «عارفا به حقه»، مقبره او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. یا حضرت امام هادی علیه السلام در مورد حضرت عبدالعظیم حسنی که با چند فاصله به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد می فرمایند: «هر کس قبر او را زیارت کند، مانند آن است که به زیارت امام حسین علیه السلام رفته است». امامزاده هایی در ایران و دیگر کشورها وجود دارند که از اعتبار شایانی برخوردار می باشند. مانند امامزاده احمد بن موسی الکاظم علیه السلام )معروف به شاه چراغ( در شیراز، امامزاده علی بن محمدباقر علیه السلام در اردهال کاشان و دیگر امامزاده هایی که قدمت تاریخی دارند و سالیان سال، مرکزی برای برگزاری مراسم دینی و توسلات معنوی مردم بوده اند، مورد تأیید هستند، هر چند شجره نامه معتبری نداشته باشند. البته متأسفانه قریب به نوددرصد این امامزادگان، در عین آن که مورد تأیید و احترام می باشند، به علل گوناگون فاقد شجره نامه اند و تهیه شجرنامه برای آنها غیرممکن می باشد. رخداد تأسف بار دیگری که در همین اواخر به وجود آمده، این است که اشخاص غیروارد، با همکاری بعضی از مراکز، اقدام به تهیه شجره نامه های جعلی و غیرواقعی برای این امامزادگان نموده اند که به هیچ عنوان مورد تأیید نمی باشند و به صورت ناآگاهانه، سبب بسیاری از مشکلات و زیر سؤال رفتن اصل این امامزاده ها می شوند؛ لذا من در همین جا از مسئولان ذی ربط درخواست می کنم، به این امر مهم اهتمام خاصی بورزند و نظارت صحیحی بر روند شناسایی و معرفی واقعی این اماکن داشته باشند.

روش های احراز سیادت چگونه است؟

چنان چه پیش از این عرض کردم، در اصطلاح شرع و ضوابط علم انساب، سید به کسی می گویند که از طرف پدر به یکی از ائمه معصومین علیهم السلام برسد. برای احراز این سیادت، سه راه شرعی و معتبر داریم که این گونه اند:

1 اشتهار )صدها ساله( یک خاندان به سیادت، به گونه ای که همه اهل محل، این خاندان را از دیرزمان به سیادت بشناسند و به سیادتشان اعتراف کنند؛

2 شهادت دو عادل آگاه، که در اصطلاح آن را بینه شرعی می گویند؛ یعنی چنان چه دو نفر عادل، مورد اعتماد و آگاه به مسایل نسب شناسی به سیادت کسی شهادت دهند، شرعا مورد قبول است.

3 وجود اسناد و مدارک بسیار معتبر در خاندان، که بر سیادت این خاندان دلالت کنند و این اسناد عبارت اند از: الف: شجره نامه معتبر که به تأیید علمای نسب شناس رسیده باشد؛ ب: اسناد سیادت که در قدیم سراغ بزرگ محل، کدخدای محل و آقای محل می رفتند و آن شخص هم از روی شناختی که با این خاندان داشت، سندی مبنی بر سیادت این خاندان می نوشت و به آنها می داد؛ ج: وجود وقف نامه ها و امثال این گونه اسناد معتبر، که سیادت این خاندان در آنها قید شده باشد. بنابراین، با این سه شیوه، سیادت یک خاندان ثابت می شود و هیچ راه دیگری، برای اثبات سیادت، شرعیت ندارد.

برخی از منابع نسب شناسی را جهت استفاده خوانندگان معرفی نمایید.

منابع اساسی هر علمی، مهم ترین منبع شناخت آن علم اند و در علم انساب هم منابع مهمی داریم که اصول این علم را معرفی می کنند، که ما نیز شجره نامه های عرضه شده را بر اساس همین منابع ارزش گذاری می کنیم. از کتاب هایی که در این زمینه بسیار مورد توجه هستند و از جامعیت بالایی برخوردارند، یکی کتاب «عمدةالطالب» تألیف علامه نسابه ابن عنبه داوودی است. دیگری کتاب «الفخری» تألیف قاضی ازورقانی، «الشجرةالمبارکه» تألیف فخررازی، «لباب الانساب» تألیف بیهقی، «الاCصیلی» تألیف ابن طقطقی، «سراج الانساب» تألیف ابن کیاگیلانی و ده ها کتاب دیگر که به وسیله این جانب تحقیق و نشر یافته اند. البته منابع دیگری، هم چون کتاب «المجدی» و «تهذیب الانساب» عبیدلی و غیره چاپ و منتشر شده اند که مجموع این آثار در حدود چهل عنوان می شوند و برای اولین بار توسط کتابخانه مرحوم آیةالله العظمی مرعشی نجفی قدس سره چاپ و منتشر شده اند. ما هم در نظر داریم، مجموع این کتاب ها را در قالبی نو و در مجموعه ای به نام «الموسوعةالنسبیه» گردآوری کنیم، که چند جلدی از آن نیز به چاپ رسیده است.

در مورد مجموعه «الموسوعة النسبیه» توضیحات بیشتری بفرمایید.

این مجموعه از چند بخش تشکیل شده که بخش اول آن با عنوان «المعقبون من آل ابی طالب» در سه جلد به چاپ رسیده است. جلد اول )از بخش اول( در مورد امام حسن علیه السلام است و جلد دوم و سوم هم در مورد نسل امام حسین علیه السلام می باشند. بخش دوم این مجموعه، «المحدثون من آل ابی طالب» است که این بخش نیز در سه جلد تألیف شده و به چاپ رسیده است و در آن، نسب هر محدث سیدی از زمان ائمه اطهار علیهم السلام تا به امروز، با مجموع احادیث آنها گردآوری شده است. از بخش هایی دیگر این مجموعه، که هنوز به چاپ نرسیده اند، یکی «الادباء من آل ابی طالب» است، که به معرفی ادیبان سادات و نمونه اشعار آنها در طول تاریخ می پردازد. دیگری «الامراء و الحکام من آل ابی طالب» است، که به بررسی نسب ساداتی می پردازد که از حکام و امرای مملکت بوده اند. دیگری «الاعیان من آل ابی طالب» است، که به معرفی عالمان نسب شناس از سادات می پردازد. دیگری «النقباء من آل ابی طالب» است، که به معرفی نقیب هایی از سادات می پردازد. دیگری «المزارات و المشاهد من آل ابی طالب» است، که اماکن و مقابر شخصیت های سادات را معرفی می کند. دیگری «الثائرون من آل ابی طالب» است، که به معرفی قیام کنندگان از سادات در طول تاریخ می پردازد و بخش های دیگر نیز در این مجموعه «موسوعةالنسبیه» هستند، که در حدود چهل مجلد، آماده چاپ و نشر می باشند. البته کتاب دیگری از این جانب با عنوان «الکواکب المشرقة» در سه جلد چاپ و منتشر شده، که در مقام نسب شناسی نیست و تنها به تاریخ سادات و شرح حال آنها می پردازد

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: سید حسینعلی علیزاده (میرسالاری) ׀ تاریخ: جمعه 11 / 6 / 1394برچسب:رودزرد , هفتکل , میرسالار , دهدشت , رامهرمز , اهواز , باغملک , ایذه , قم, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , roudzard.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com